محمد حسین محمدپور پژوهشگر گروه ادیان و مذاهب اسلامی بنیاد پژوهشهای اسلامی و مترجم کتاب «قاعده طلایی» در گفتگو با خبرنگار علم و فرهنگ آستان قدس رضوی، گفت: قاعده طلایی یکی از بنیادیترین قواعد عملی اخلاق است که به دلیل کارایی و قابلیت فراوانش به این عنوان نامور شده است که صریحترین تعبیر قاعده زرین و قاعده سیمین را در متون شیعی در نامه 31 نهجالبلاغه میتوان یافت.
وی تصریح کرد: این قاعده آنچنان بیواسطه قابل فهم و روشن است که میتوان آن را به نردبانی تشبیه کرد که هر کسی قادر است بیهیچ زحمتی از آن بالا رود.
این مترجم افزود: پروفسور جفری واتلز، در این کتاب کوشیده است با رویکردی فرا اخلاقی در سه حوزه الهیات، روانشناسی و فلسفه اخلاق و ذکر دیدگاههای متخصصان این سه حوزه، قاعده طلایی را تحلیل و بررسی کند. او هدف از این پژوهش را بررسی معانی قاعده طلایی در بافت مسائل برآمده از دل سنتهای فرهنگی و رشتههای دانشگاهی میداند.
این اثر کوشیده است نگاهی یکپارچه و منسجم به مطالب مرتبط با این قاعده که به منزله یک اصل در فلسفه زندگی مطرح است داشته باشد.
وی گفت: با وجود این واقعیت که قاعده طلایی به شکلی در اغلب یا همة ادیان جهان مطرح شده، فقط در آیین کنفوسیوس و سنتهای دینی یهودی - مسیحی به مضمون مهمی برای تأملات مستمر تبدیل شده است. در واقع قاعده طلایی در برخی از سنتهای دینی بهصورت ناقص ظهور و بروز یافته است و در حقیقت این کتاب با مفاهیم مرتبط با سطوح عاطفی، عقلانی و معنوی زندگی سروکار دارد.
قاعده طلایی در آیین کنفوسیوس
این مترجم با بیان اینکه فصل دوم کتاب قاعده طلایی به بررسی آیین کنفوسیوس که ریشه در اخلاقیات مربوط به رفتار دارد و فضائل را نسبی و مرکزیت را با خانواده میداند، پرداخته شده است، گفت: این فصل بر نقش قاعده طلایی در حرکت به سمت خودانگیختگی تأکید دارد.
بررسی ظهور تدریجی قاعده طلایی در یونان و روم باستان
محمدپور ادامه داد: فصل سوم این اثر ظهور تدریجی قاعده طلایی در یونان و روم باستان را بررسی میکند؛ این فصل به ما میگوید که چگونه، هنگامیکه کاربرد متداول و سفسطهآمیز قاعده طلایی کنار گذاشته شد، چارچوب کلی آن به رسمیت شناخته شد؛ در فصل چهارم نیز بروز و ظهور قاعده طلایی در متون اولیه دین یهود بررسی شده است.
وی ادامه داد: فصل پنجم کتاب به بررسی این قاعده در اناجیل« متی و لوقا» پرداخته است و فصلهای ششم و هفتم قرون وسطای اروپا و اوایل دوره مدرن را با تأکید بر اندیشه الهیدانانی نظیر آگوستین قدیس، توماس آکویناس و مارتین لوتر و ... بررسی میکند.
پژوهشگر بنیاد پژوهشهای اسلامی با بیان اینکه فصل هشتم به تشریح دوران شکوفایی قاعده طلایی بهمنزله شعار متداول در آمریکا در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، میپردازد، گفت: از منظر رهبران دینی، سیاستمداران و بازرگانانی که در این فصل دیدگاهشان بررسی شده، درگیری با قاعده طلایی یک درگیری نظری نیست.
گردآوری دیدگاههای روانشناختی درباره قاعده طلایی
وی بیان کرد: فصل نُهم دیدگاههای روانشناختی درباره قاعده طلایی را یک جا گرد آورده است. نظریهپردازانی نظیر پیاژه، کُلبرگ و اریکسون قاعده طلایی را بهمنزله بخشی از نظریه تحولی بررسی کردهاند. افزون بر این، اثبات شده که کار روانشناسان بالینی و تجربی در بهکارگیری این قاعده مددرسان است.
محمدپور تصریح کرد: فصلهای دهم و یازدهم، قاعده طلایی را در فلسفه قرن بیستم با طرح پرسشهایی بررسی میکند و فصل دوازدهم به تفاسیر معاصر این قاعده در فلسفه دینی و الهیات اختصاص یافته است.
این پژوهشگر همچنین عنوان کرد: بر این اساس، فصلهای مختلف این کتاب بر مبنای پنج محور اتخاذ منظر، مسئله خودانگیختگی وخودفراموشی، تحلیلهای فلسفی، نقدها و پاسخ ها، ارزش هایی که با این قاعده در ارتباط است و مضمون خویشاوندی انسان ها، کنار هم چیده و تحلیل شده است.
وی با بیان اینکه این کتاب میتواند برای پژوهشگران حوزه فلسفه اخلاق، مطالعات ادیان، و روانشناسی سودمند باشد، گفت: طرح پژوهشی قاعده طلایی در واقع ترجمه کتابی با همین عنوان از پروفسور جفری واتلز استاد دانشگاه ایالتی کِنت است.